«خاموش» پژوهشی هنری [۱] و مشارکتی با رویکرد حفاظت و احیا است که میراث شنیداری ایران را از میان صداهای ضبط شده در زندگی روزمره میجوید؛ صداهایی که کمتر شنیده شده یا خاموش ماندهاند. هدف این پروژه ساخت یک بایگانی تعاملمحور است برای تبادل این صداها و بازشنیدنشان برای بکارگیری آنها در بستری نوین.
تمرکز خاموش بر بخشی از میراث شنیداری است که، در مقایسه با موسیقیِ سازی و آوازی، در ایران کمتر بدان پرداختهاند. چنین نواهایی بازنمود و دربرگیرندهی خرد محلی، فرهنگ عامه و مردمی و زیستبومهایی هستند که چه بسا برخی در آغاز برای مقاصد صرف موسیقایی خلق نشدهاند. به بیانی بهتر، تمرکز این پروژه بر گونهای از فضای شنیداری است که در آن مرز میان موسیقی و دیگر صداها محو گشته است. صدای ابزار پیشهوران که الگویی از ریتمهای پیاپی میسازد، آوازهای کار چون آواز چوپانان و شالیکاران، آیینها و مراسم و بازیها، لالاییها و صداهای محیطی شاخص فضا چون صدای پرندگان در مکان و فصل خاص یا صدای طغیانهای تناوبی حشرات ازین دست صداها هستند. نمودار مقابل دستهبندیای کلی از میراث شنیداری را نشان میدهد.
هدف از پروژۀ «خاموش» برجسته کردن صداهایی از بستر فرهنگی است که کمتر به گوش سپرده شدهاند. در کنار راهاندازی بایگانیای بر پایهی وب و گنجینهای از داده برای پژوهشهای هنری و مردمشناسانه در آینده، ما درصدد تفسیر و تجزیه و تدوین و بازترکیب این مجموعه در بستر خلق آثار هنری هستیم. در این مسیر، افزون بر ثبت و ضبط صداهایی که هنوز زنده و درجریانند، در جستجوی صداهایی هستیم که در طول تاریخ، در جایجای دنیا، پراکنده، خاموش و از دسترس همگانی خارج شدهاند تا بتوانیم در بستری جدید آنها را بازنمایانیم. با این کار سعی داریم آواهایی را ثبت و پاسداری کنیم که بخشی از میراث شنیداری ایران هستند و بایستگی و ارزش ازیادرفتۀ آنها را در بستر تاریخی و فرهنگی مؤکد سازیم. این فرایند در جریان را نگاهی مشارکتی شکل میدهد که در آن گروداران، هم افراد متخصص و هم جوامع محلی و گروههای دیگر انسانی هستند که به نوعی با این صداها در کنشاند، هم دیگر جانداران مانند گیاهان، حشرات و پرندگان.
بـنابـراین طیف گسـتردهای از شکلهـای همکاری بـا خـامـوش وجـود دارد و هـرکس بـا هـر تـخصص و عـلاقـهای میتـوانـد بـا هـر گـوشـهای از این کار ارتـباط و تـعاملی را که میخـواهـد بـرقـرار کند. در نـمودار مـشارکت انـواعی از تـعامـل و همکاری نـشان داده شـده اسـت.
در این پژوهش، سه مرحلۀ کلی تعریف میشود. این سه مرحله جدا از یکدیگر نیست و همزمان پیش میرود:
مطالعات و گردآوری
مرحلۀ اول کار گردآوری صداها و متن ترانهها از منابع گوناگون از طریق مطالعات کتابخانهای و میدانی است. از منابع کتابخانهای که میتوان برشمرد انتشارات موسیقی داخلی و خارجی، صداهای محیطی ضبط شده در مجموعههای شخصی، گروههای محلی، و بایگانیهای قابل دسترس موزهها، دانشگاهها، مجموعهدارهای صفحههای قدیمی، فیلم و رادیوست. در بخش مطالعات میدانی، مصاحبه و ضبط صدا و تعامل با افراد در بستر زایندۀ این صداها از روشهایی است که در این پروژه به کار گرفته میشود تا علاوه برثبت دادهها درک عمیقتری از تأثیری که محیط شنیداری بر افراد و گروهها در بسترهای فرهنگی، اجتماعی و تاریخیشان میگذارد به دست آوریم و تغییر و تحولات آن را ردگیری کنیم. آنچه این مرحله را به مرحلۀ بعد میپیوندد، ثبت دقیق جزئیات و برچسبهایی است که جای هر داده را در بایگانی مشخص میکند و در آینده کاربر بایگانی با این دادههاست که نسخۀ دلخواه را مییابد. برای این منظور پرسشنامهای برای بارگذاری صدا تنظیم شده. بـراي مشاهدهی راهنمای شناسنامهنویسی اینجا را بـزنید.
ساماندهی اطلاعات در بایگانی
مرحلۀ دوم کار تدوین و بریدهسازی [۲] و لایهبندی [۳] و ساماندهی دادهها دربایگانی در قالبهای متفاوت برای دسترسی همگانی است. این گام به ما کمک میکند تا جنبههای گوناگون این صداها را بهتر دریافت کنیم و بتوانیم آنها را در بستر میراث موسیقی و هنر ایران بازشناسیم. همچنین منبعی جامع و پویا برای پژوهشهای گوناگون هنری و علمی آینده فرآهم آوریم. در این بخش با پیشبینی هدف کاربر بایگانی برای جستجوی صدا، نظامی برای جستجوی پیشرفته طراحی میشود که صفات هرچه بیشتری از یک نسخه در آن قابل جستجو باشد. برای کارآیی این شیوۀ دسترسی به اطلاعات، شناسنامه و برچسبها و توضیحات هر داده پیش از ورود به بایگانی ارزیابی و تکمیل میشود. در این برنامهریزی باید توجه داشت که در آینده با حجم عظیمی از اطلاعات و داده مواجه خواهیم بود. چراکه به دنبال یک بایگانی جامع هستیم که هر صدایی را بتوان در آن یافت.
باززندهسازی
مرحلۀ سوم تعامل اساسیتر و عمیقتری با این محتوا را به واسطۀ تنظیم و چیدمان و خلق آثار گوناگون و مشارکت همگانی در بر دارد. هر اثر ـ که ممکن است با استفاده از صداهای بایگانی یا دیگر منابع ساخته شده باشد ـ خود دادهای میشود که در بایگانی قرار میگیرد. در واقع این مرحله جایی است که صداهای فراموش شده را به یاد آورده و زنده میسازیم. یک روش برای احیا و باززندهسازی میراث شنیداری، بکارگیری دوباره و دوبارۀ آن در بسترهای متفاوت است. هرچه این فعالیتها گروهیتر و با تعامل فعالتر افراد باشد، میراثی که به دنبال احیای آنیم در ذهنهای بیشتری زنده میشود و بخت بیشتری برای بقا دارد. از دل این تعامل گروهی که دو بخش قبل را نیز دربر میگیرد، کارگروههایی سربرآورده که هریک در عین تکمیل خاموش، مسیر خود را میروند. آوانامه (فرهنگ واژگان صدا) که ادبیات میراث شنیداری و واژگان تخصصی حوزۀ صدا را مطالعه و گردآوری میکند، کاتیوا که دستگاه ضبط صدایی است که دست به دست به همهجای ایران سفر میکند، گروه فیلم که میراث شنیداری را در فیلمهای مستند و حتی داستانی میجوید، همه کارگروههایی هستند که در خاموش شکل گرفتهاند. چـند نـمونـهی
صوتی این پروژه را در قالب کلاژ صوتی و رادیو بشنوید.
مشارکت و کار گروهی
بخش مهمی از این روند همان تعامل و مشارکت است که در هر سه مرحله تعیینکنندۀ سازوکار عملی کار است. حفاظت از میراثی چنین گسترده جز با مشارکت گروهی امکانپذیر نیست. بنابراین در خاموش گروهی اجتماعی وجود دارد به نام «روزمره» که به صورت گروهی روند پیشبرد پروژه را هدایت میکند. در این فرآیند گروهی همه چیز قابل بازتعریف و بازنگری است و اعضای گروه میتوانند در جزئیترین تصمیمات و سیاستها نقش داشته باشند. این مشارکت هم در تعامل با بیرون از گروه روزمره، و هم در ساختار مسئولیتها و روابط درونی خاموش وارد میشود. مبنای کار خاموش کار گروهی آزاد است که در آن هرکس خود تعیین میکند که در چه بخشی و به چه اندازه نقش داشته باشد و در ازای این همکاری چه به دست آورد. برای این هدف، در کنار اختصاص بودجه به نقشها و فعالیتها، خاموش خدماتی ارائه میدهد که جایگزینی در ازای خدمات هر فرد یا گروه باشد. خدماتی چون برگزاری کارگاهها و دورههای آموزشی و سفرهای پژوهشی، خدمات تخصصی و فنی، خرید اشتراک گروهی برای استفاده از برنامهها و نرمافزارهای مرتبط، تبلیغ و معرفی و فرآهم کردن امکان فروش آثار در خاموش.
خاموش با حمایت سازمان مدیریت میراث (یونان) با همکاری سازمان گوته (آلمان) و مرکز هنرهای زیبای بوزار (بلژیک) شروع به کار کرده، اما این پژوهش ادامه خواهد داشت؛ حفاظت روندی است که زمانی شروع میشود اما هیچگاه به پایان نمیرسد. همیشه صدایی برای شنیدن هست؛ هرچند از یاد رفته، هرچند خاموش ...
[۱] Practice-based research, Research-creation, Artistic research
[۲] Sampling
[۳] Audio repair including isolation, noise removal, etc.
ٖسنگها هم حرفهایی میزنند
گوش کن خاموشها گویاترند
(فریدون مشیری)